ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
گریه بر امام حسین(ع)
گریه
برای آن حضرت سختیهای حالت احتضار را از بین میبرد، زیرا امام صادق(ع)
به مسمع بن عبدالملک فرمودند: آیا مصائب آن جناب،امام حسین(ع) را یاد
میکنی؟
عرض کرد: بلی! والله مصائب ایشان را یاد کرده و گریه میکنم.
حضرت(ع) فرمودند: آگاه باش که خواهی دید، در وقت مردن پدران مرا که به ملک الموت وصیت تو را میکنند که سبب روشنی چشم تو باشد.
همچنین فرمودند: ای مسمع! گریه بر احوالات حسین(ع) سبب میشود که ملک الموت بر تو مهربانتر از مادر شود.
گریه
بر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) باعث راحتی در قبر، فرحناک و شادان شدن
مرده، شادان و پوشیده بودن او در هنگام خروج از قبر است، در حالی که او
مسرور است، فرشتگان الهی به او بشارت بهشت و ثواب الهی را میدهند.
اجر و مزد هر قطره آن، این است که شخص همیشه در بهشت منزل کند.
گریه کننده بر امام حسین(ع) در بهشت با ایشان و هم درجه ایشان خواهد بود.
شیخ
جلیل جعفر بن قولویه در کامل از ابن خارجه روایت کرده است: روزی در خدمت
امام صادق(ع) بودیم و امام حسین(ع) را یاد کرده و از او نام بردیم. حضرت
صادق(ع) بسیار گریستند و ما نیز به تبع ایشان گریستیم. پس حضرت صادق(ع)
فرمودند که امام حسین(ع) میفرمود: من کشته گریه و زاری (اشکم) هستم، نام
من در نزد هیچ مؤمنی برده نمیشود مگر آن که محزون و گریان میشود.
در
روایت آمده است هیچ روزی نبود که اسم امام حسین(ع) در نزد امام صادق(ع)
برده شود و آن امام در آن روز تبسمی بر لب بیاورند. آن حضرت در تمام روز
گریان و محزون بودند و میفرمودند: امام حسین(ع) سبب گریه هر مؤمن است.
شیخ
طوسی و شیخ مفید از ابان بن تغلب روایت کردهاند که حضرت صادق(ع)
فرمودند: نَفس کسی که برای مظلومیت ما محزون است تسبیح است و اندوه و ماتم
او عبادت خدا و پوشیدن اسرار ما از بیگانگان جهاد در راه خداست.
شیخ
کشی(ره) از زید شحام روایت کرده است که: من با جماعتی از کوفیان در خدمت
امام صادق(ع) بودیم، جعفر بن عفان وارد شد. حضرت او را اکرام کردند و نزدیک
خود نشاندند و فرمودند یا جعفر!
جعفر عرض کرد: جانم، خدا مرا فدای تو کند.
حضرت(ع) فرمودند: به من گفتهاند تو در مرثیه و عزای حسین(ع) شعر میگویی.
جعفر عرض کرد: بله، فدای تو شوم.
حضرت(ع) فرمودند: پس بخوان.
جعفر
شروع به خواندن مرثیه کرد، حضرت امام صادق(ع) و حاضرین مجلس
گریستند.حضرت(ع) آن قدر گریست که اشک چشم مبارکش بر محاسن شریفش جاری شد.
پس
از آن حضرت صادق(ع) فرمودند: به خدا سوگند که ملائکه مقرب در اینجا حاضر
شدند و مرثیه تو را که در مصائب حسین(ع) خواندی شنیدند و بیشتر از ما
گریستند و حق تعالی در همین ساعت بهشت را با تمام نعمتهای آن برای تو
واجب گردانید و گناهان تو را آمرزید.
پس امام(ع) فرمودند: ای جعفر میخواهی که زیادتر بگویم؟
جعفر عرض کرد: بله، ای سید من.
حضرت(ع) فرمود: هر که در مرثیه حسین(ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، حق تعالی او را بیامرزد و بهشت را برای او واجب میگرداند.
شیخ
صدوق(ره) در أمالی از ابراهیم بن ابی المحمود روایت کرده که امام رضا(ع)
فرمودند: ماه محرم ماهی بود که اهالی جاهلیت، جنگ و قتال را در آن ماه حرام
میدانستند، ولی این امت جفاکار خونهای ما را در آن ماه حلال دانستند و
حرمت ما را هتک کرده و زنان و فرزندان ما را در آن ماه اسیر کردند. آتش در
خیمههای ما افروخته و اموال ما را غارت کردند. حرمت حضرت رسالت(ص) را در
حق ما رعایت نکردند.
همانا
مصیبت شهادت حسین(ع) دیدههای ما را مجروح گردانید و اشک ما را جاری
کرده، عزیز ما را ذلیل گردانیده است و زمین کربلا مورث کرب و بلاء ما شد.
پس باید بر حسین بگریند، همانا گریه بر آن حضرت گناهان بزرگ را فرو میریزد.
سپس
حضرت رضا(ع) فرمودند: پدرم چون ماه محرم داخل میشد کسی آن حضرت را خندان
نمیدید و اندوه و حزن پیوسته بر او غالب میشد تا روز عاشورا. آن روز،
روز مصیبت و حزن و گریه او بود و میفرمود: امروز روزی است که حسین(ع)
شهید شده است.
و
همچنین شیخ صدوق از آن حضرت روایت کرده: هر که روز عاشورا روز مصیبت و
اندوه گریه او باشد حق تعالی روز قیامت را برای او روز شادی و سرور گرداند و
دیدهگانش در بهشت به نور ما روشن شود.(۵)
از
ریان بن شبیب روایت شده است که گفته روز اول محرم به خدمت امام رضا(ع)
رسیدم حضرت فرمودند: … ای پسر شبیب اگر بر حسین(ع) گریه کنی و آب دیدهگان
تو بر روی تو جاری شود حق تعالی جمیع گناهان صغیره و کبیره تو را
میآمرزد خواه اندک باشد و خواه بسیار.
ای پسر شبیب! اگر میخواهی خدا را ملاقات کنی در حالی که هیچ گناهی نداشته باشی حسین(ع) را زیارت کن.
ای پسر شبیب! اگر میخواهی که در غرفهای از بهشت با رسول خدا و ائمه طاهرین محشور شوی، قاتلان حسین(ع) را لعنت کن.
ای
پسر شبیب! اگر بخواهی مانند شهدای کربلا باشی و ثواب آنها را داشته باشی،
هر گاه مصیبت آن حضرت را یاد کردی، بگو: «یا لَیتَنی کُنتُ مَعَهُم
فَاَفُوزَ فَوزًا عَظیماً»؛ ای کاش! من با ایشان بودم و رستگاری عظیمی
مییافتم.
ای
پسر شبیب! اگر میخواهی در درجات عالیه بهشت با ما باشی، پس برای اندوه
ما اندوهناک باش و در شادی ما شاد. بر تو باد ولایت و محبت ما که اگر کسی
سنگی را دوست داشته باشد حق تعالی او را در قیامت با آن محشور میگرداند.
ابن
قولیه با سند معتبر روایت کرده از ابی هارون مکنوف که گفت: به خدمت حضرت
صادق(ع) مشرف شدم آن حضرت(ع) فرمودند که برای من مرثیه حسین(ع) بخوان، من
نیز شروع کردم به خواندن.
امام فرمود: به این صورت نخوان به همان سبک و سیاقی که نزد خودتان متعارف است و نزد قبر حسین(ع) میخوانید بخوان. پس من خواندم.
حضرت گریستند و من ساکت شدم. فرمود: بخوان، من خواندم تا آن اشعار تمام شد.
حضرت
فرمود: باز هم برای من مرثیه بخوان، من شروع کردم به خواندن این اشعار:
:یا مَریَمُ قومُی فَاندُبی مَولاکِ وَعَلیَ الحُسَین فَاسعَدی بِبُکاکِ»
پس
حضرت بگریست و زنها هم گریستند و شیون کردند و هنگامی که از گریه آرام
شدند فرمودند: ای اباهارون! هر کس برای حسین(ع) مرثیه بخواند و یک نفر را
بگریاند، بهشت بر او واجب میشود و سپس فرمودند: هر کس امام حسین(ع) را
یاد کند و بر او گریه کند، بهشت بر او واجب میشود.
به
سند معتبر از عبدالله بن بکر روایت کردهاند که گفت: روزی از حضرت
صادق(ع) پرسیدم که یابن رسول الله اگر قبر حضرت امام حسین(ع) را بشکافند
آیا در قبر آن حضرت چیزی خواهند دید؟
حضرت(ع)
فرمود: ای پسر بکر چه بسیار عظیم است سؤال تو به درستی که حسین بن علی(ع)
با پدر و مادر و برادر خود در منزل رسول خدا(ص) هستند و با آن حضرت روزی
خورده و شادمانی میکنند.
گاهی
بر جانب راست عرش آویخته و میگوید: پروردگارا! وفا کن به عهدی که با من
بستهای و نظر میکند بر زیارت کنندگان خود، ایشان را با نامهایشان و
نام پدرانشان میشناسند و نظر میکنند به سوی آنهایی که بر او گریه
میکنند و برایشان طلب آمرزش کرده و از پدرانشان میخواهند که برای آنها
استغفار کنند و میگویند: ای گریه کننده بر من! اگر بدانی خدا چه چیزی
برای تو مهیا کرده از ثوابها، هر آینه شادی تو زیادتر از اندوه تو خواهد
شد.
آن بزرگوار از حق تعالی درخواست میکند که هر گناه و خطا که گریه کننده بر او کرده است بیامرزد.