ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
شرایط صحت و کمال توبه اینستکه انسان گنه کار باید توبه کند و تدارک گذشته
را نماید و اصلا به گذشته بر نگردد و در اطاعت حقّ کوشا باشد و شرایط صحت و
قبولى آمرزش و توبه شش چیز استچنانچه شخصى براى خود نمائى در حضور حضرت امیرالمؤ منین (ع ) گفت : استغفر اللّه .
حضرت
فرمود: مادرت به عزایت بنشیند آیا مى دانى استغفار چیست ؟ (چون استغفارش
تنها به زبان بوده و دلش از حقیقت آن خالى بود) استغفار درجه بلند مقامان و
صدر نشینان عالم اعلى است و در معنى استغفار شش چیز لازمست و توبه داراى
شش پایه و اساس است :
1 پشیمانى و حسرت و ناراحت و افسرده از کردار و گناهان گذشته .
2 تصمیم قطعى و عزم برترک گناه براى همیشه .
3 ادا کردن حقوق مردم بطورى که هنگام مردن پاک باشد و رحمت خدا را ملاقات کند در حالیکه حق کسى بر عهده اش نباشد.
4 هر واجبى که از او ضایع شده (مثل نماز و روزه و خمس و زکوة و حج ...) تدارک نماید.
5 آنچه گوشت بدنش از حرام روئیده با اندوهها آبش کند تا پوست به استخوان بچسبد و گوشت نو در بدنش پیدا شود.
6 زحمت عبادت را ببدن خود بچشاند چنانچه خوشى و شیرینى گناه را چشانیده (تا جبران گردد) در این هنگام بگو استغفر اللّه .
(1)
بله
لازمه صحّت و کمال توبه حسرت و ندامت بر گناه و عزم برترک آن در آینده
بطوریکه اگر بر ترک آن گناه تصمیم نداشته باشد معلوم مى شود حقیقتا از آن
گناه و معصیت پشیمانى ندارد.
از لوازم حسرت و ندامت بر گناه سعى در
تدارک آنست یعنى اگر آن گناه حق اللّه بوده مانند ترک ، نماز و روزه و زکوة
و خمس و حج ... پس قضاى آن را بجاآورد و اگر حق الناس بوده مثلا حق مالى
است آن را بصاحبش برگرداند، اگر مرده بورثه اش بدهد و اگر نمى شناسد از
طرفش صدقه دهد و اگر حق عرضى است (یعنى با اعضاء و جوارحش کسى را اذیت کرده
) حلال بودى طلبد و طرف را از خودش راضى کند و اگر حق حد باشد مانند قذف
باید تسلیم صاحب حق شود تا بر او اقامه حد شود یا عفوش کند.
امیر المؤ منین على (ع ) مى فرماید:
پشیمانى باید قلبى باشد و بزبان هم عذر خواه و تصمیم جدى و مداوم بر ترک گناه باشد.
(2)
امام سجاد (ع ) مى فرماید:
توبه
بمعنى کار شایسته و باز گشت از انحراف نه لقلقه زبان ، به این ترتیب شرایط
قبول شدن توبه را بدست آوردیم که علاوه بر ترک گناه و پیشمانى و تصمیم بر
ترک ، جبران ضایعات گناه نیز لازم است .
(3)
چنانچه قرآن کریم در سوره نور آیه 5 مى فرماید:
اِلاّ الَّذینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ واَصلَحُوا .
مگر آن کسانیکه بعد از این توبه کنند و به اصلاح و جبران بپردازند.
جمله اصلحوا بیانگر اینستکه شرایط مهم توبه اصلاح و جبران ضایعات گناه است .
جبران
گناه با کارهاى نیک و خوب ممکن است به صورتهاى گوناگون مانند کمکهاى مالى ،
جهاد در راه خدا، روزه گرفتن ، شب زنده دارى و... انجام گیرد ولى مناسب آن
است که جبران هر گناه خاصى در رابطه با ضد همان گناه باشد مثلا گناه بى
حجابى و ناپاکى را با حفظ کامل عفت و رعایت همه جوانب پاکدامنى جبران کرد،
گناه غیبت کردن با کنترل زبان و مراقبت دقیق براى حفظ زبان باید جبران شود.
و گناه ظلم و بى رحمى را با احسان به مظلومان و دستگیرى از بینوایان تلافى
نمود. و گناه چشم چرانى را با عفت چشم و نگاههائى که براى آن پاداش است
مانند نگاه به قرآن و چهره عالم ربّانى و نگاه به چهره پدر و مادر جبران
نمود. تا با برقرارى این هماهنگى ضایعات گناهان بطور مناسب همسان جبران
گردد چنانکه این مطلب از بعضى روایات استفاده مى شود.
امام صادق (ع ) فرمود:
کفاره و جبران گناه کارمند دستگاه حاکم و سلطان و دولت رسیدگى و برآوردن نیازمندیهاى برادران دینى است .
(4)
اى خدا من فقیر و گدایم
رانده و مضطر و بى نوایم
تو رحیم و کریم و غفورى
آمدم تا که بخشى خطایم
خالق مهربانى و آقا
بنده ام مستحق عطایم
بر در خانه تو شب و روز
حلقه بر در زنان گشته جایم
با نوا گِریم اى بار الها
بشنوى یا الهى صدایم
خوانمت با غم و آه و زارى
کن ز فضلت اجابت دعایم