آیا راه حل مشکلات اقتصادی ایران رابطه با آمریکاست ؟
لطفاً کلیپ زیر را با دقت تماشا کنید .
دختر خردسال حسین(علیه السلام) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
پای دختر بچه وقتی غرق تاول میشود
پابه پایش کاروانی هم معطل میشود
دست بسته خواب هم باشد بیوفتد از شتر
پهلوان باشد دچار درد مفصل میشود
غیر موهای سرم در این سفر از دست شمر
خواب هم آشفته با کابوس مقتل میشود
حق بده با دست اگر دنبال لبهای توأم
بعد چندی تار دیدن چشم تنبل میشود
پاره های چادرم را بسکه بستم روی زخم
چادرم دارد به یک معجر مبدل میشود
استخوانهایم ترک دارند فکرش را نکن
تو در آغوشم بیایی مشکلم حل میشود
زجر من را میکشد اینجا مرا با خود ببر
ماندنم دارد برای شام معضل میشود
واژه جوان، در لغت تداعی کننده توانایی، بالندگی، اقتدار، سلامت، شادابی، سرور، سرزندگی، حرکت، فعالیت، جنب و جوش، صداقت و احساسات و نیز قطاری از این واژه های زنده است. جوانی در حقیقت دورانی از عمر است که از فرصت ها و توان ها آکنده می نماید؛ یعنی اوج توانمندی انسان در این سنین می گذرد. شاید در مقام تشبیه بتوان این دوران را در قالب این تمثیلات پررنگ تر مطرح کرد:
از منظر و نگرش طبیعی، جوان یعنی رأس قلّه زندگی؛ از منظر زیبایی و زیبایی شناسی، جوان یعنی گلستان و دوران شکوفه دهی زندگی، از وجه تمثیل به دریا، جوان یعنی موج و برخاستن؛ از منظرگاه هوش و توان و استعداد، جوانی یعنی دوران بالاترین کشف ها و شدن ها؛ و از منظرگاه حرکت و روان شدن، جوان یعنی بالاترین سرعت و رسیدن به اهداف.
ﭼﻘﺪر ﺧﻨﺪه دار است ﮐﻪ ﯾﮏ ﺳــﺎﻋﺖ ﺧﻠﻮت ﮐﺮدن ﺑﺎ ﺧﺪا ﻃﻮﻻﻧﯽ و ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎﺳﺖ، وﻟﯽ 90 دﻗﯿﻘﻪ ﺑﺎزی ﯾﮏ ﺗﯿﻢ ﻓﻮﺗﺒﺎل ﻣﺜﻞ ﺑﺎد ﻣﯽ ﮔﺬرد!
ﭼﻘــﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﺻﺪ ﻫﺰار ﺗﻮﻣــﺎن ﮐﻤﮏ در راه ﺧﺪا ﻣﺒﻠﻎ ﺑﺴــﯿﺎر هنگفتی است، اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤان ﻣﻘﺪار ﭘﻮل ﺑﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﯽ روﯾﻢ ﮐﻢ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ می آید!
ﭼﻘﺪر خنده دار است ﮐﻪ ﯾﮏ ﺳــﺎﻋﺖ ﻋﺒﺎدت، ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می آید، وﻟﯽ دو ﺳﺎﻋﺖ ﻓﯿﻠﻢ دﯾﺪن ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯽ ﮔﺬرد!
ﭼﻘــﺪر خنده دار است ﮐﻪ وﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮاهیم دﻋﺎ ﮐﻨﯿﻢ، ﻫﺮ چه ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﭼﯿــﺰی ﺑﻪ ذهن ما نمی آید، اﻣﺎ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ خواهیم ﺑﺎ دوستمان ﺣﺮف ﺑﺰﻧﯿﻢ ﻫﯿﭻ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪارﯾﻢ!
جهت مطالعه بقیه به ادامه مطلب بروید .
منبع : رجا نیوز | تاریخ درج : 1392/8/30
مبارزه حق و باطل در تاریخ بشری و در مکتب های الهی، سابقه ای طولانی دارد. باطل چه در زمینه افکار و عقاید، چه در بُعد رفتاری و اخلاقی و چه در محور اجتماعی و حکومتی، غده ای بوده که همه انبیاء و اوصیاء و امامان با آن مبارزه کرده اند. سنت الهی نیز بر این بوده که با نیروی حق، باطل را نابود می ساخته است؛ «بَلْ نَقْذِفُ بِالحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ»[1] خدا حق است و شرک و شرکاء باطل، اسلام حق است و کفر و نفاق باطل، حضرت رسول(ع) و امامان حق اند و مخالفانشان باطل، عدالت و صدق حق است و جور و فریب، باطل و در نهایت حکومت اسلامی حق است و سلطه های طاغوتی باطل.
جهت مطالعه بقیه مقاله به ادامه مطلب مراجعه فرمائید .
چکیده
مسئله اربعین سید الشهداء(علیه السلام) و این که آیا خاندان آن حضرت پس از رهایى از اسارت یزید قصد عزیمت به کربلا را داشته و نیز آیا توانسته اند در آن روز به زیارت آن مضجع شریف نایل آیند و مرقد مطهرش را زیارت کنند، از جمله مسائلى است که از دیرباز صاحب نظران در باره آن اختلاف نظر داشته و هریک با استشهاد به ادله تاریخى براى اثبات یا نفى آن تلاش کرده اند. در این مقاله با توجه به متون تاریخى معتبر احتمالات ممکن را تبیین کرده و ضمن بیان نظر مدافعان این واقعه، دیدگاه خود را مبنى بر نبود دلیل کافى و قابل اعتماد بر مسئله اربعین سید الشهداء(علیه السلام)تبیین خواهیم نمود. هم چنین امکان رسیدن کاروان اسرا را نیز به کربلا در اربعین اول تقریبا ناممکن دانسته و در پایان، دلیل الحاق سر مطهر امام حسین(علیه السلام) را به جسم شریفش مورد خدشه قرار داده و وجود حدیث شریفى که زیارت اربعین را از علائم مؤمنان مى شمارد براى استحباب و فضیلت آن زیارت کافى دانسته ایم.
جهت مطالعه بقیه مقاله به ادامه مطلب مراجعه فرمائید .
ادامه مطلب ...