دختر خردسال حسین(علیه السلام) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
پای دختر بچه وقتی غرق تاول میشود
پابه پایش کاروانی هم معطل میشود
دست بسته خواب هم باشد بیوفتد از شتر
پهلوان باشد دچار درد مفصل میشود
غیر موهای سرم در این سفر از دست شمر
خواب هم آشفته با کابوس مقتل میشود
حق بده با دست اگر دنبال لبهای توأم
بعد چندی تار دیدن چشم تنبل میشود
پاره های چادرم را بسکه بستم روی زخم
چادرم دارد به یک معجر مبدل میشود
استخوانهایم ترک دارند فکرش را نکن
تو در آغوشم بیایی مشکلم حل میشود
زجر من را میکشد اینجا مرا با خود ببر
ماندنم دارد برای شام معضل میشود
چکیده
مسئله اربعین سید الشهداء(علیه السلام) و این که آیا خاندان آن حضرت پس از رهایى از اسارت یزید قصد عزیمت به کربلا را داشته و نیز آیا توانسته اند در آن روز به زیارت آن مضجع شریف نایل آیند و مرقد مطهرش را زیارت کنند، از جمله مسائلى است که از دیرباز صاحب نظران در باره آن اختلاف نظر داشته و هریک با استشهاد به ادله تاریخى براى اثبات یا نفى آن تلاش کرده اند. در این مقاله با توجه به متون تاریخى معتبر احتمالات ممکن را تبیین کرده و ضمن بیان نظر مدافعان این واقعه، دیدگاه خود را مبنى بر نبود دلیل کافى و قابل اعتماد بر مسئله اربعین سید الشهداء(علیه السلام)تبیین خواهیم نمود. هم چنین امکان رسیدن کاروان اسرا را نیز به کربلا در اربعین اول تقریبا ناممکن دانسته و در پایان، دلیل الحاق سر مطهر امام حسین(علیه السلام) را به جسم شریفش مورد خدشه قرار داده و وجود حدیث شریفى که زیارت اربعین را از علائم مؤمنان مى شمارد براى استحباب و فضیلت آن زیارت کافى دانسته ایم.
جهت مطالعه بقیه مقاله به ادامه مطلب مراجعه فرمائید .
ادامه مطلب ...شبکه ایران / حجت الاسلام علیرضا پناهیان در سخنرانی شب عاشورای خود در محضر رهبر معظم انقلاب، مطالب مهمی را پیرامون نصرت الهی، ظهور حضرت ولی عصر (ع) و قرار داشتن جهان در آستانه تحولی شگرف ایراد کرده است. صراحت آقای پناهیان در پرداختن به مسائل حساس پیرامون ظهور در محضر رهبر انقلاب تا بدانجاست که وی می گوید در پی "تقویت حس نزدیک بودند ظهور" در جامعه است. (لینک فایل صوتی) متن کامل این سخنان مهم را در ادامه می خوانید:
جلوه معشوق، عاشق را به کشتن می دهد
کیست آن عاشق که بر دام بلا تن می دهد
عشق زینب را پیمبر در دو عالم نشر داد
با حدیثی که به دست «ام ایمن» می دهد
سوز آن اشکی که زینب ریخت در کربلا
قوسی از جنس کمان بر قد آهن می دهد
هیچ کس مانند زینب پای این آتش نسوخت
یا حسین او به آتش عطر گلشن می دهد
تا بخواهی بر دو چشمم اشک روزی می کند
این طلای ناب، روزی چند معدن می دهد
دست پر خیری که داد انگشتری بر ساربان
پرچم اسلام را بر دست این زن می دهد
سربلندی سر ارباب روی نیزه اوست
کی نخی از معجرش را دست دشمن می دهد
جای گریه خون به پای نیزه دلدار ریخت
چوبه محمل به اوج عشق گردن می دهد
راهی بازار شد، بازار حق شد گرمتر
دست این خانم شراب مرد افکن می دهد
نیمی از او با حسین و نیم دیکر هم حسین
این تعلق هست، او را بر دودیدن می دهد
بخش اول - حاج منصور ارضی
بخش دوم - حاج منصور ارضی
بخش سوم - حاج ابوالفضل بختیاری
دریافت
یـکـى از اعـمـال زشـتى که در کربلا رخ داد, ماجراى بستن آب به روى خیمه هاى حسینى وزنها واطفال بود.
«یـزیـد
بن حصین همدانى » «5» که نامش در فهرست شهداى کربلا, جاودانه شده است ـ به
سـیـد الشهدا(ع) عرض کرد: «اگر اجازه دهید در مساله بستن آب , باعمر بن سعد
صحبتى کنم شاید مؤثر واقع شود».
امـام (ع) اجـازه فـرمـود «یزید بن
حصین » به طرف چادر وخیمه «عمر ابن سعد»حرکت کرد وچـون وارد شـد, بـه
«عـمـر سـعـد» سلام نکرد واین رفتار, «عمر سعد»رابسیار ناراحت کرد وگفت :
«یا اخا همدان ! ما منعک من السلام , الست مسلما!».
«اى برادر همدانى ! چرا سلام نکردى ؟ مگر من مسلمان نیستم !».
«فـقـال
له : هذا ما الفرات تشرب منه کلاب السواد وخنازیرها وهذا الحسین بن على
ونساؤه واهل بیته یموتون عطشا وانت تزعم انک تعرف اللّه ورسوله ».
«یزید
بن حصین گفت : این آب فرات است که همه حیوانات از آن استفاده مى کنند, اما
حسین (ع) زنان وبچه هایش در اثر تشنگى در حال هلاک شدن هستند, مع الوصف تو
ادعاى مسلمانى دارى !» .
«عـمر سعد» سرش را پایین انداخت وگفت : «واللّه یااخا همدان ! انی لاعلم حرمة اذاهم ولکن ما اجد نفسی تجیبنی الى ترک الری لغیری ».
«مـى دانـم آزار واذیـت ایـن خـانـدان حرام است , اما خواهشهاى درونى من اجازه نمى دهد که از حکومت رى به نفع دیگرى دست بکشم !!».
«یـزید
بن حصین » برگشت وبه حضرت عرض کرد, «قد رضى ان یقتلک بولایة الری , عمر
سعد براى رسیدن به حکومت رى , راضى به قتل شما شده است » «6» .
______________________________________
5-
شـبیه این جریان براى «انس بن حرث کاهلى وبریر بن خضیر همدانى » هم ذکر
شده است که یاتعدد قضیه بوده یا اشتباه در اسامى روات , رخ داده است .
6- کشف الغمة , 2/47.